یادگارمن
یادگارمن

یادگارمن

استراتژی!!!

روزی مرد کوری روی پله‌های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد:

                                                     من کور هستم لطفا کمک کنید.

روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه در داخل کلاه بود. او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت آن را برگرداند و اعلان دیگری روی آن نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و آنجا را ترک کرد. عصر آنروز روز نامه نگار به آن محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که آن تابلو را نوشته بگوید، که بر روی آن چه نوشته است؟ روزنامه نگار جواب داد: چیز خاص و مهمی نبود، من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچوقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد:

                                                       امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم !


"وقتی کارتان را نمیتوانید پیش ببرید استراتژی خود را تغییر بدهید خواهید دید بهترین‌ها ممکن خواهد شد باور داشته باشید هر تغییر بهترین چیز برای زندگی است. "




وحدتی

نظرات 2 + ارسال نظر
علی یکشنبه 29 دی 1392 ساعت 22:35 http://ali-hort.blogsky.com/

درود،
آیا میدانستید با افزودن دکمه گوگل پلاس و دریافت لایک چقدر ارزش وبلاگتان برای گوگل افزایش می‌یابد؟
اگر مایل به افزودن آن به وبلاگتان هستید من نسخه‌ی اصلی (اورجینال و فاقد هرگونه ارزش تبلیغاتی) آن را برایتان در آدرس زیر فراهم نموده‌ام.
http://ali-hort.blogsky.com/1392/10/27/post-1063/add-google-plus-to-your-web-log
پایدار باشید
علی

علیرضا شجاعی دوشنبه 21 بهمن 1392 ساعت 22:49

واقعا تاثیر گذار بود تا وقتی سالم هستیم باید قدر سلامتی را بدانیم..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد