یادگارمن
یادگارمن

یادگارمن

کجا حاجی ؟

کجا حاجی ؟
دمادم حجّ ، دمادم در پی معبود می گردی !!

خدا در کوچه های شهر ما شاید تو را جوید ...
... و یا شاید بهشتی را که عمری در پی اش هستی ؛؛؛

درون کفش های پاره ی یک کودکی باشد ... !!!

بیا حاجی ؛؛ بیا ...

حَجَّت قبولِ حضرتِ ایزد !!

ولی من کعبه را در سفره ی بی نانِ آن پیرِ زنی دیدم ،، که از درد دو پایش شب ندارد خواب ؛؛!! میفهمی ؟؟؟!!!

کجا حاجی ؟؟ کجا ؟
تو از شهرِ عربهای شکم پرور چه می خواهی ؟؟

بیا حاجی ،، بیا من مکه را یک کوچه پایین تر نشانت می دهم حاجی !!!
زنی را که برای آبرو داری تنش بی آبرو گردد ؛؛

… و مردی را که از شرمِ "نداری" ، شب نمی خوابد !!!

طوافی من نشانت می دهم اینجا ؛؛
مِنایی ، مشعری ، غار حرایی من نشانت می دهم اینجا …

که در صدها تمتع هم نمی بینی ,,,
بهشتت بیخِ گوشَت هست و غافل در پیِ معبود می گردی !!!

کجا حاجی ؟؟

کجا ؟؟!!!!!!!!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد