ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
ازلقمان حکیم به فرزندش:ای جان فرزند هزارحکمت آموختم
که از آن چهارصد انتخاب کردم واز چهارصد،هشت کلمه را
برگزیدم که جامع جمیع کمالات وحکمت است.
دوچیز راهیچ وقت فراموش مکن:خدارا ومرگ را
دوچیز را همیشه فراموش کن:به کسی خوبی
کردی-کسی به تو بدی کرد.
اماچهارچیز دیگر:درمجلسی وارد شدی زبان
نگهدار،برسفره ای حاضرشدی شکم نگهدار،درخانه ای
وارد شدی چشم نگهدار،در نماز ایستادی دل نگهدار.
ارسالی:محمد حسین توحیدی
پسری با پدرش در رختخواب درد ودل می کرد با چشمی پر آب
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
چه رفیقان عزیزی که بدین راه دراز
بر شکوه سفر آخرتم، افزودند
اشک در چشم، کبابی خوردند
قبل نوشیدن چای،
همه از خوبی من میگفتند
ذکر اوصاف مرا،
که خودم هیچ نمی دانستم
نگران بودم من،
که برادر به غذا میل نداشت
دست بر سینه دم در استاد و غذا هیچ نخورد
راستی هم که برادر خوب است
گر چه دیر است، ولی فهمیدم
که عزیز است برادر، اگر از دست رود
و سفرباید کرد،
تا بدانی که تو را میخواهند
دست تان درد نکند،
ختم خوبی که به جا آوردید
اجرتان پیش خدا
عکس اعلامیه هم عالی بود،
کجی روبان هم،
ایده نابی بود
متن خوبی که حکایت می کرد
که من خوب عزیز
ناگهانی رفتم
و چه ناکام و نجیب
دعوت از اهل دلان،
که بیایند بدان مجلس سوگ
روح من شاد کنند و تسلی دل اهل حرم
ذکر چند نام در آن برگه پر سوز و گداز
که بدانند همه،
ما چه فامیل عظیمی داریم
رخصتی داد حبیب،
که بیایم آنجا
آمدم مجلس ترحیم خودم،
همه را میدیدم
همه آنهایی،
که در ایام حیات،
نمی دیدمشان
همه آنهایی که نمی دانستم،
عشق من در دلشان ناپیداست
واعظ از من می گفت،
حس کمیابی بود
از نجابت هایم،
و از همه خوبیهام
و به خانم ها گفت:
اندکی آهسته
تا که مجلس بشود سنگین تر
سینه اش صاف نمود
و به آواز بخواند:
” مرغ باغ ملکوتم نی ام از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم”
راستی این همه اقوام و رفیق
من خجل از همه شان
من که یک عمر گمان میکردم تنهایم و نمی دانستم
من به اندازه یک مجلس ختم،
دوستانی دارم
3چیز که درقالب 30جزءآمده
3چیزرابااحتیاط بردار:
قدم،قلم،قسم
3چیزراپاک نگهدار:
جسم،لباس،افکار
3چیزرا بکاربگیر:
عقل،همت،صبر
3چیزراآلوده نکن:
قلب،زبان،چشم
3چیزرا هیچگاه فراموش نکن:
خدا،مرگ،دوست
ارسالی:سیدمهدی سعیدی مقدم