یادگارمن
یادگارمن

یادگارمن

ماجرای جاسوس آمریکایی

جاسوس آمریکایی شش ماه پیش از دستگیری!
دفتر مرکزی سیا- واشنگتن
ژنرال: خیله خب پسر، تو بعد از ماه ها آموزش دیگه برای انجام مأموریت بزرگ
آماده ای ... می دونی که ما واقعاً روت حساب می کنیم.
جاسوس آمریکایی: بله قربان این افتخار بزرگیه برای من.
ژنرال: خوبه که بدونی برای این مأموریت حدود هشت میلیون دلار هزینه شده. نفوذ سایبری ما از مجاری کاملاً امن و از طریق پروژه اینترنت چمدانیه. برای ساخت جی پی اس تو از تکنولوژی پیشرفته و برای ساخت کفش هات از عناصر موجود در فضا استفاده شده و در طول مأموریت دائماً از طریق ماهواره های جاسوسی ما حمایت می شی، حتی برای ساخت عرق گیرت از ذرات نانو استفاده شده تا در صورت نیاز بتونیم منفجرت کنیم! (چشمک) بهش فکر نکن شوخی کردم.
جاسوس آمریکایی: من آموزش هایی دیدم که بهتون قول می دم ظرف 10 روز سیستم اطلاعاتی ایران رو دچار فروپاشی کنم... ناامیدتون نمی کنم قربان!
ژنرال: خوبه پسر! اسم مستعار تو «جانور تهرانه»! ... راستی، برا کریسمس
که برمی گردی خونه، چند کیلو پسته محشر ایرانی برام بیار!
جاسوس آمریکایی، دو دقیقه پس از ورود به خاک ایران
مأمور امنیتی ایرانی: آقا شما به جرم جاسوسی بازداشتین!
جاسوس آمریکایی: (باگریه) ام ام ولی ژنرال گفت...!

مأمور امنیتی ایرانی: (باخنده) ژنرال خودش کارمند پاره وقت ماست! می ری تو گونی یا خودم بکنمت توش؟



نسیم بدر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد