مرد کشاورزی همسری داشت که از صبح تا نصف شب در مورد هر چیزی شکایت می کرد. تنها زمان آسایش مرد زمانی بود که با قاطر پیرش در مزرعه شخم می زد. یک روز، وقتی که همسرش برایش ناهار آورد، کشاورز قاطر پیر را به زیر سایه ای راند و شروع به خوردن ناهار خود کرد. بلافاصله همسرش مثل همیشه شکایت را آغاز کرد. ناگهان قاطر پیر با هر دو پای عقبی لگدی به پشت سر زن و در دم کشته شد.
در مراسم تشییع جنازه چند روز بعد، کشیش متوجه چیز عجیبی شد. هر وقت یک زن عزادار برای تسلیت گویی به مرد کشاورز نزدیک می شد، مرد گوش می داد و به نشانه تصدیق سر خود را بالا و پایین می کرد، اما هنگامی که یک مرد عزادار به او نزدیک می شد، او بعد از یک دقیقه گوش کردن سر خود را بنشانه مخالفت تکان می داد.پس از مراسم تدفین، کشیش از کشاورز قضیه را پرسید.
کشاورز گفت: خوب، این زنان می آمدند چیز خوبی در مورد همسر من می گفتند، که چقدر خوب بود، یا چه قدر خوشگل یا خوش لباس بود، بنابراین من هم تصدیق می کردم.
کشیش پرسید، پس مردها چه می گفتند؟
کشاورز گفت: آنها می خواستند بدانند که آیا قاطر را حاضرم بفروشم یا نه !!
این داستانی که در زیر نقل می شود یک داستان کاملا واقعیست که در ژاپن اتفاق افتاده است:
شخصی مشغول تخریب دیوار قدیمی خانه اش بود تا آن را نوسازی کند. توضیح اینکه منازل ژاپنی بنابر شریط محیطی داری فضایی خالی بین دیوار های چوبی هستند. این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین آن مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پشتش فرو رفته بود. دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد . وقتی میخ را بررسی کرد خیلی تعجب کرد! این میخ چهار سال پیش، هنگام ساختن خانه کوبیده شده بود!
اما براستی چه اتفاقی افتاده بود؟ که در یک قسمت تاریک آنهم بدون کوچکترین حرکت، یک مارمولک توانسته به مدت چهار سال در چنین موقعیتی زنده مانده! چنین چیزی امکان ندارد و غیر قابل تصور است . متحیر از این مساله کارش را تعطیل و مارمولک را مشاهده کرد.
در این مدت چکار می کرده ؟ چگونه و چی می خورده ؟
همانطور که به مارمولک نگاه می کرد یک دفعه مارمولکی دیگر، با غذایی در دهانش ظاهر شد ! مرد شدیدا منقلب شد ! چهار سال مراقبت. واقعا که چه عشق قشنگی! یک موجود کوچک با عشقی بزرگ! عشقی که برای زیستن و ادامه ی حیات، حتی در مقابله با مرگ همنوعش او را دچار هیچگونه کوتاهی نکرده بود!
اگه موجودی به این کوچکی بتونه عشقی به این بزرگی داشته باشه پس تصور کنید ما تا چه حد می توانیم عاشق همدیگه باشیم و شاید هم باید پایبندی رو از این موجود درس بگیریم ، البته اگر سعی کنیم خیلی بهتر از این ها می توانیم چرا که باید به خود اییم و بخواهیم و بدانیم، که انسان باشیم ...
« مگه کری؟! » برای چهارمین بار میگم: « خوراک مرغ » !!
چیدان.....
سوار آسمان مکثی کرد
رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شن ها بخشید
و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت : نرسیده به درخت
کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است
می روی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ ، سر بذر می آورد
پس به سمت گل تنهایی می پیچی ، دو قدم مانده به گل
پای فواره جاوید اساطیر زمین می مانی
و تو را ترسی شفاف فرا می گیرد.
در صمیمیت سیال فضا خش و خشی می شنوی
کودکی می بینی رفته از کاج بلندی بالا، جوجه بردارد از لانه نور
و از او می پرسی خانه دوست کجاست؟
سهراب سپهری
8-آیا میدانید ژاپنی ها حتی اگر یکی
همیشه به یاد داشته باش:
درست زمانی که از وضعیت زندگیت شکایت میکنی،مردمانی هم هستند که
برای داشتن زندگی مثل تو و بودن به جای تو حاضرند به هر کاری دست بزنند...
چهره و تیپ علیرضا حقیقی در جام جهانی مورد توجه فوتبالدوستان ایران و خارجی قرار گرفت. این توجه به شبکههای اجتماعی محدود نشده و بعضی آرایشگرها در تهران، مدل موی علیرضا حقیقی را به عنوان محصول ویژهشان تبلیغ میکنند.
سوت پایان. یک تیم پیروز. یک تیم شکست خورده. ولی نشانی از شادی وجود نداشت. بدوین تبریک گفتن و بدون در آغوش کشیدن و بدون فریادهای از ته دل. صندلیهای خالی در سراسر بازی خاطرنشان میکرد که بسیاری از طرفداران هم حوصله تماشای این بازی را ندارند. ایرانیها خوشبینانه راهی میدان شده بودند. روی کاغذ فرصت صعود برابرمان خودنمایی میکرد ولی خیلی چیزهای دیگر هم خودنمایی میکردند. مثلا این که فوتبال بوسنی برآمده از فوتبال یوگسلاوی چند پاره شده بهتر و قوی تر و کارآمد تر از فوتبال آسیاییها است. تاریخ خاطر نشان میکرد تیم ملی ایران در تورنمنتها همیشه برابر اروپای شرقیها زانو زده. نهیب میزد کمی واقع بینانه نگاه کنید:
المپیک 1964: آلمان شرقی 4 – ایران صفر
المپیک 1964: رومانی یک – ایران صفر
المپیک 1972: مجارستان 5 – ایران صفر
المپیک 1976: لهستان 3 – ایران 2 و شوروی 2 – ایران یک
جام جهانی 1998: یوگسلاوی یک – ایران صفر
حسرت دو جانبه
وقتی قرعه کشی انجام شد بوسنیاییها خوشحال بودند. آنها تصور میکردند در آخرین بازی شان برابر ایران با پیروزی راهی مرحله بعد خواهند شد. آنها برابر ایران پیروزی شدند، ولی راهی مرحله بعد نشدند. این اولین پیروزی بوسنی در جام جهانی بود. هر دو تیم با حسرت و افسوس به به بازیهای قبلیشان می نگریستند. بوسنیاییها به گل مردود اعلام شده ادین ژکو برابر نیجریه و ایرانی ها با ضربه پنالتی اعلام نشده برابر آرژانتین.
کاپیتان نکونام کجا بودی؟
گل مسی و گل ادین ژکو با شوت از راه دور از پشت محوطه جریمه وارد دروازه علیرضا حقیقی شد. از جایی که هافبک دفاعی ایران باید جلوی نواخته شدن ضربهها را میگرفت. ولی کاپایتان نکونام غایب بود. جا مانده بود. کند بود. همه پس از قرعهکشی میدانستند مسی و ژکو قوی ترین اسلحه دو حریف هستند. میدانستند ضربات مهلکی مینوازند... و نواختند.
پیتنیچ در خط میانی قلب طپنده بوسنی در میانه میدان بود. هافبک رم در هر سه بازی نمایش خوبی را به رخ کشید و آغاز کننده حملههای پرشماری بود. او بود که با زدن گل دوم آرزوهای ما را بر باد داد و بازی را عملا تمام کرد. او بود که هرگز برابر مردان میانی ما تسلیم نشد.
خط حمله بیدندان
در خط حمله نیشدار نبودیم. مساوی با آرژانتین قلب ها را فتح کرد ولی برای صعود باید دروازهها را باز میکردیم که نمی توانستیم باز کنیم. تک گل ما در جام جهانی را بازیکنی به ثمر رساند که تصور میکردیم: قوچان نژاد. ما به گل بیشتر در زمان کوتاهی نیاز داشتیم و ورود خسرو حیدری به جای مسعود شجاعی نشان داد کارلوس
ادامه مطلب ...
ﺍﺯ یه آدم بیحال ﺁﺩﺭﺱ ﯾﻪ ﺟﺎﯼ ﺩﻭﺭ رو میپرﺳﻦ، میگه: حالا نمیشه ﻧﺮﯼ؟!
ﺑﻪ
مامانم میگم ﺍﮔﻪ ﻣﻦ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﭼﯿﮑﺎﺭ میکنی؟!
میگه ﺑﯽ ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍ ﺗﻮ ﺑﺎﻏﭽﻪ ﺧﺎﮐﺖ میکنم ﯾﺎﺭﺍﻧﺖ ﻗﻄﻊ ﻧﺸﻪ!
به نقل از کتاب بزرگترین اصل مدیریت در دنیا نوشته مایکل لوبوف
داستانک.......
بازی غیرتمندانه یوزپلنگان ایرانی برابر تیم ملی فوتبال آرژانتین شایسته تحسین هر ایرانی است پس به افتخار این عزیزان هورا هورا هورا
امشب اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران نزدیک به 2 ساعت چشم به قاب تلویزیون دوختند و از پای تلویزیون تکان نخوردند تا از نزدیک شاهد هنرنمایی فرزندان ایران در صحنه فوتبال باشند و برای تک تک انها هم دعا کردند و هم تشویق کردند و انها هم قدر این مردم را دانستند و در برابر یکی از مدعیان فوتبال جهان با ان همه ستاره قیمتی بازی جاودانه انجام دادند و نام ایران وایرانی را در سراسر گیتی بر سر زبان اوردند.
92 دقیقه تلاش این جوانان برای جلب نظر افکار عمومی در دنیا و توجه کردن مردم گیتی کار خارقالعاده ای بود که فقط بدست جوانان ایرانی رقم زده می شودواین افتخار بزرگ را به همه ورزشکاران و فوتبالیستها و بازیکنان تیم ملی و کادر فنی تبریک می گوییم .
دست همه شما را می بوسیم که ایران وایرانی را روسفید کردید.
چند هفته پیش اعلام شد که ایران خودرو به زودی دهها محصول جدید عرضه خواهد کرد ولی زیاد خوشحال نشوید زیرا احتمالا محصولات آنها به صورت زیر خواهد بود:
پژو پارس با ABS
پژو پارس بدون ABSولی با یک ایربگ
پژو روآ با چراغ های جلوی اسپرت
پژو 405 با شیشه های برقی
پژو 405 با موتور پیکان و تودوزی قشنگ
پژو روآ با صندلی پژو 206
پژو 405 با موتور دوگانه سوز ولی فاقد کپسول گاز
پژو 206 با موتور پیکان
پژو 206 با صندوق عقب بزرگتر
و......
از طرف سایپا هم زیاد خوشحال نشوید زیرا لیست محصولات جدید از قرار زیر است:
پراید 132
پراید 133
پراید 134
پراید 135
پراید 136
پراید 137
پراید 138
....
پراید 198
زانتیا با چهره زشت
زانتیا با چهره زشت تر
زانتیا با چهره خیلی خیلی زشت تر و به همین ترتیب تا آخر...
پسرها با ماشین میرن به بانک، پارک میکنن، میرن دم دستگاه عابر بانک دخترها با ماشین میرن دم بانک |
زمستان همان سال پدر و مادرم برایم یک کت پالتوی پوست خز مصنوعی قهوهای خریدند که کلاهی هم سر
شد نیمه ی شعبان و جهان گشت جوان
از مقدم پاک آن ولی سبحان
آن پرده نشین کاخ وحدت امروز
بنمود رخ از پرده و گردید عیان
ولادت امام زمان(ع) مبارک باد
.
.
عصر انتظار، ولادتت را به جشن گرفته است، ای گل نرگس
چشمان منتظر ما، خیس از اشک شوق میلاد توست، مهدی زهرا
خجسته باد میلاد مولود نجات
.
.
مـژدهی آمـدنت قیمـت جـان میارزد
تاری از موی تو آقـا به جهـان میارزد
السلام علیک یا صاحب الزمان
بهترین هدیه به امام زمان عج ترک یک گناه است
.
.
بر منتظرین مژده بده منتظر آمد / از مهد بقا مهدى ثانى عشر آمد
ای منتظران گنج نهان می آید / آرامش جان عاشقان می آید
بر بام سحر طلایه داران ظهور / گفتند که صاحب الزمان می آید
میلاد امام زمان بر شما مبارک
لبخند زنان دستانم را میکنم توی جیبم و آهسته به سمت شرکت بر میگردم و توی راه بازگشت آرام زیر لب می گویم : " اخیش ! به به " !
چیدان.........