یادگارمن
یادگارمن

یادگارمن

گله کردی..............

عالم ز برایت آفریدم، گله کردی*
از روح خودم در تو دمیدم، گله کردی*

گفتم که ملائک همه سرباز تو باشند
صد ناز بکردی و خریدم،گله کردی*

جان و دل و فطرتی فراتر ز تصور
از هرچه که نعمت به تو دادم، گله کردی*

گفتم که سپاس من بگو تا به تو بخشم
بر بخشش بی منت من هم گله کردی*

با این که گنه کاری و فسق تو عیان است
خواهان توأم، تویی که از من گله کردی*

هر روز گنه کردی و نادیده گرفتم
با اینکه خطای تو ندیدم، گله کردی*

صد بار تو را مونس جانم طلبیدم
از صحبت با مونس جانت، گله کردی*

رغبت به سخن گفتن با یار نکردی
با این که نماز تو خریدم، گله کردی*

بس نیست دیگر بندگی و طاعت شیطان؟؟
بس نیست دگر هرچه که از ما گله کردی؟؟!*

از عالم و آدم گله کردی و شکایت
خود باز خریدم گله ات را، گله کردی

نظرات 2 + ارسال نظر
محمد پنج‌شنبه 4 تیر 1394 ساعت 18:50

تا وقتی سرباز دارم با وزیر کیش نمیدم......

ترانه ی وبلاگت خیلی قشنگ بود.....

محمد شنبه 6 تیر 1394 ساعت 01:09

هرگز فراموش نمیکنم چه کسانی باعث شادی وخوشبختی من درزندگی اند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد