یادگارمن
یادگارمن

یادگارمن

الحاق قوچان و درگز به خراسان شمالی به نفع مردم ‌منطقه است

الحاق قوچان و درگز به خراسان شمالی به نفع مردم ‌منطقه است

نماینده مردم بجنورد، مانه و سملقان، گرمه و جاجرم و راز و جرگلان در مجلس گفت: الحاق شهرستان‌های قوچان و درگز به خراسان شمالی به نفع مردم ساکن در این دو شهرستان است.

به گزارش گروه دریافت خبرخبرگزاری خانه ملت؛ موسی‌الرضا ثروتی با اشاره به اینکه تقسیمات کشور برای استانی شدن یک منطقه در اختیار مصوبه مجلس و شهرستان ‌یا بخش شدن یک منطقه ‌یا الحاق و انتزاع آن‌ها برعهده هیات دولت است، افزود: بنابراین الحاق شهرستان‌های قوچان و درگز از طریق هیات دولت و با رضایت مردم انجام می‌شود.

 وی ادامه داد: زمانی که خراسان شمالی استان شد، مردم ساکن در قوچان رضایت چندانی برای پیوستن به خراسان شمالی ‌نداشتند، اما حال بعد از گذشت ۹ سال تمایل دارند تا به این استان بپیوندند.

 ثروتی اظهار کرد: با توجه به وجود شهرستان‌های زیاد در خراسان رضوی، استاندار این استان طی ۹ سال اخیر موفق شده است تا سه الی چهار مرتبه به آن دو شهرستان سفر کند، این در حالیست که استاندار خراسان شمالی طی این مدت بیش از ۱۵ مرتبه به شهرستان‌های موجود در این شهرستان سفر کرده است.

 وی تاکید کرد: خراسان شمالی در صورت رضایت مردم شهرستان‌های قوچان و درگز برای الحاق به این استان‌، از آن‌ها استقبال خواهد کرد.

به گزارش ایسنا،نماینده مردم بجنورد، مانه و سملقان، گرمه و جاجرم و راز و جرگلان افزود: هیچ محدودیتی برای خراسان شمالی در خصوص واگذاری مسوولیت به ساکنان قوچان و درگز وجود نخواهد داشت./

راز روزه در نگاه گیله مرد

 به گیله مرد میگم : راز روزه در چیه ؟

گفت : پرنده ی چاق و چله زود شکار میشه ... تا بخواد بخودش تکونی بده و با وزن زیادش پرواز کنه کار از کار گذشته ! البته اگر بتونه پرواز کنه !

راز روزه و نخوردن در سبک تر شدن برای پروازه !

=====

خدایا منو ببخش که به اندازه یک خرس سه وعده غذا و آب در وعده سحری میخورم و به اندازه یک فیل سه وعده در هنگام افطار !

خدایا منو ببخش که بعد از ماه مبارک رمضون باید رژیم بگیرم تا وزنم بیاد پایین !

خدایا منو ببخش که یاد همه چیز و همه کس میوفتم جز گرسنگان !

خدایا منو ببخش که در پایان ماه مبارکت چرتکه میگیرم دستم و روبروت میشینم که تا حد امکان زکات فطره ام رو کمتر بدم !

خدایا منو ببخش !

منبع یکـ گیله مرد

جملات زیبا گیله مرد

در این سرای بی کسی






در این سرای بی کسی ،کسی به در نمی زند

به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند

یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی کند

کسی به کوچه سار شب در سحر نمی زند

نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار

دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی زند

گذر گهیست پر ستم که اندر او به غیر غم

یکی صلای آشنا به رهگذر نمی زند

چه چشم پاسخ است از این دریچه های بسته ات؟

برو که هیچکس ندا به گوش کر نمی زند

نه سایه دارم و نه بر، بیفکنندم ام سزاست

وگرنه بر درخت تر، کسی تبر نمی زند


                 
شاعر: هوشنگ ابتهاج

حجاب کیلویی چند؟ دلت پاک باشه




در این مجال گزیده ای از “تیپولوژی حجاب” که بخشی از رفتار و باور مردم در عرصه ی اجتماعی است به صورت مختصر ارائه می گردد.

 

تیپ اول:

بی حجابی که بی دینی نیست. دلت پاک باشد: دختر جوان که حسابی به مد روز راه می رود و به تعبیر امروزی ها شیک پوش و آرایش کرده در خیابان ها قدم می گذارد در طول مسیر که می آید بارها و بارها با افراد مختلفی مواجه می شود که برای او مزاحمت ایجاد می کنند:

هرچند بیچــاره اصـلاً اهل این حرفها نبود و این اتفاق به شدت آزارش می داد ولی حاضر به تغییر در ظاهر خود نیست. چون به شدت دوست دارد در جامعه آزادانه لباس بپوشد و حجاب داشته باشد و به این امر اعتقاد فراوانی دارد.

حال وقتی از این دخترجوان می پرسند چرا موهایت بیرون است؟ جواب می دهد به خودم مربوط است تو چه کار داری؟

برایش توضیح بیشتری که می دهند می گوید: حجاب که مهم نیست. خدا کند آدم دلش پاک باشد!

عده ای با بیان این جمله، بی حجابی را در جامعه توجیه می کنند. حال اگر به فرض، قبول کردیم بی حجابی بی دینی نیست، اما این تناقض چگونه حل می شود؛ حجاب طبق آیات و روایات صریح از ضرورت های بارز دین است. پس چگونه می شود که قلب پاک از اجرای حکم قطعی دین سرپیچی نماید؟ این قلب از چه چیز پاک است؟ از گناه یا از اطاعت؟! «نُۆْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْض‏» تعبیر این گونه رفتارهاست.

حال سوال اینجاست؛ یعنی امکان ندارد دل و ظاهر با هم پاک باشند؟ امام علی(ع) فرمودند: ایمان به قلب و زبان و عمل است.

برای ترویج حجاب باید الگوهای سبک زندگی اصلاح و حساسیت ها افزایش یابد. بعضی وقت ها به چیزی اعتقاد فکری داریم اما تبدیل به باور قلبی نشده است. باید نسبت به حجاب اقنای ذهنی و فکری صورت پذیرد، یعنی حساسیت‌ها به سمت حجاب بیشتر شود و مردم نسبت به آن التزام عملی پیدا کنند
تیپ دوم:

حجاب سازمانی: دختر محجبه به کلاس زبان می رود. در جای خود که می نشیند همکلاسی اش که آن چنان حجاب مناسبی هم ندارد از او می پرسد:

چرا چادر سر می کنی؟ چرا اینقدر محجبه ای؟ در سازمان خاصی کار می کنی؟

پاسخ می دهد: نه مگر فقط کارمندان دولتی محجبه اند؟

گفت: آخر آنهایی که با جاهای خاص در ارتباطند این جوری حجاب کامل دارند. انگار هنوز قانع نشده بود پرسید: شهرستانی هستی؟ دختر چادری جواب داد نه. حتماً درنظرش دهاتی ها و شهرستانی ها باحجابند!!

بازهم دست بردار نبود. پرسید دانشجو هستی؟ پاسخ داد بله. پایان نامه دکتری می نویسم. گفت چه رشته ای؟ جواب داد: علوم قرآنی.

انگار رمز جدول را پیداکرده باشد گفت: آهااان!! دختر محجبه که انگار قبلاً تجربه چنین برخوردی را داشته است بلافاصله و با اعتماد به نفس فراوان جواب داد:

نمی‌دانی چه لذتی دارد وقتی سیاهی چادرم، دل مردهایی که چشمشان به دنبال خوش‌رنگ‌ترین زن‌هاست می‌زند.

از منظر اسلام حجاب بانوان، دارای ابعاد سلبی و ایجابی است. بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی تحقق یابد؛ اگر یکی باشد و دیگری نباشد در این حالت حجاب اسلامی محقق نشده است

نمی‌دانی چقدر احساس امنیت می کنم وقتی در خیابان و دانشگاه و… راه می‌روم و صد قافله دل، همراه من نیست.

نمی‌دانی چقدر لذت‌بخش است وقتی وارد مغازه‌ای می‌شوم و می‌پرسم: آقا! این‌ها قیمتش چند است؟ فروشنده جوابم را نمی‌دهد؛ دوباره می‌پرسم: آقا! این‌ها چند است؟ فروشنده که محو صورت بزک کرده و رنگ موهای زن دیگری است، من را اصلاً نمی‌بیند. و باز هم سوالم بی‌جواب می‌ماند و من، خوشحال، از مغازه بیرون می‌آیم.

و دختر جوان محجبه همین طور ادامه می دهد…

تیپ سوم:

اسلام، حجاب و نگاهی پیشرفته: حجاب یکی از احکام وجوبی اسلام است که بر اساس آن زن باید، هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه‎گری و خودنمایی نپردازد. از منظر اسلام حجاب بانوان، دارای ابعاد سلبی و ایجابی است. بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی تحقق یابد؛ اگر یکی باشد و دیگری نباشد در این حالت حجاب اسلامی محقق نشده است.

هرچند ماهواره، اینترنت و وسایل ارتباط جمعی در عصر فناوری تلاش می کنند سبک زندگی و نوع پوشش و رفتار مردم در دهکده ی جهانی را تا حد زیادی مشابه هم سازند، اما هیچ کس بدون پذیرفتن هویت واقعی خود که تحت تأثیر دین و رسوم کشورش می باشد، نمی تواند به سبک صحیحی از زندگی دست یابد. بانوی ایرانی مسلمان هم برای نوع پوشش خود نمی تواند الگوی زنی را داشته باشد که هم دین، هم وطن و هم مسلک او نیست.

لذا برای ترویج حجاب باید الگوهای سبک زندگی اصلاح و حساسیت ها افزایش یابد. بعضی وقت ها به چیزی اعتقاد فکری داریم اما تبدیل به باور قلبی نشده است. باید نسبت به حجاب اقنای ذهنی و فکری صورت پذیرد، یعنی حساسیت‌ها به سمت حجاب بیشتر شود و مردم نسبت به آن التزام عملی پیدا کنند. مردم نسبت به مسأله حجاب و اقامه آن حساس شوند، چراکه برخی افراد به حجاب اعتقاد دارند، علاقه‌مند هم هستند و التزام عملی هم دارند، اما نسبت به گسترش آن در جامعه حساس نیستند.

احکام‌ اسلام‌ بر اساس‌ جلب‌ مصالح‌ و دفع‌مفاسد مبتنی‌ بر فطرت‌ پاک‌ انسان‌ و عدم‌ ضرر است‌. خالق‌ انسان‌ بهتر از هر نهاد یا منبعی‌ می‌داند که‌ نیاز فطری‌ انسان‌ چیست‌. خداوند پارساترین‌ افراد را باکرامت‌ترین‌ می‌داند و حجاب‌ در تعریف‌ خالق ‌انسان‌ یکی‌ از نمادهای‌ پارسایی‌ است‌. زن‌ مسلمان‌واقعی‌، پارسا و با کرامت‌ است‌ وخداوند راضی‌نیست‌ زیبایی‌ و محاسن‌ چنین‌ زنی‌ در منظر و دید افراد فاسد قرار گیرد تا در بعضی‌ موارد مورد استمتاع‌ و شهوترانی‌ آنان‌ واقع‌ شود. حرمت‌ زن‌مسلمان‌ به‌ اعتبار اسلام‌ و پارسایی‌ اقتضا دارد که برخلاف‌ زن‌ کافر، محاسن‌ و زیبایی های‌خود را از نامحرمان‌ بپوشاند و مجاز باشد تنها برای‌ محارم‌ تا حدودی‌ و برای‌ شوهرش‌ هیچ‌ گونه ‌حجابی‌ نداشته‌ باشد.



رویال فان

وکیل پولدار

مسئولین یک مؤسسه خیریه متوجه شدند که وکیل پولداری در شهرشان زندگی می‌کند و تا کنون حتی یک ریال هم به خیریه کمک نکرده است  . پس یکی از افرادشان را نزد او فرستادند.
مسئول خیریه: آقای وکیل ما در مورد شما تحقیق کردیم و متوجه شدیم که الحمدالله از درآمد بسیار خوبی برخوردارید ولی تا کنون هیچ کمکی به خیریه نکرده‌اید. نمی‌خواهید در این امر خیر شرکت کنید؟
وکیل: آیا شما در تحقیقاتی که در مورد من کردید متوجه شدید...
که مادرم بعد از یک بیماری طولانی سه ساله، هفته پیش درگذشت و در طول آن سه سال، حقوق بازنشستگی‌اش کفاف مخارج سنگین درمانش را نمی‌کرد؟
مسئول خیریه: (با کمی شرمندگی) نه، نمی‌دانستم. خیلی تسلیت می‌گویم.
وکیل: آیا در تحقیقاتی که در مورد من کردید فهمیدید که برادرم در جنگ هر دو پایش را از دست داده و دیگر نمی‌تواند کار کند و زن و ۵ بچه دارد و سالهاست که خانه نشین است و نمی‌تواند از پس مخارج زندگیش برآید؟
مسئول خیریه: (با شرمندگی بیشتر) نه . نمی‌دانستم. چه گرفتاری بزرگی ...
وکیل: آیا در تحقیقاتتان متوجه شدید که خواهرم سالهاست که در یک بیمارستان روانی است و چون بیمه نیست در تنگنای شدیدی برای تأمین هزینه‌های درمانش قرار دارد؟
مسئول خیریه که کاملاً شرمنده شده بود گفت: ببخشید. نمی‌دانستم اینهمه گرفتاری دارید ...
وکیل: خوب. حالا وقتی من به اینها یک ریال کمک نکرده‌ام شما چطور انتظار دارید به خیریه شما کمک کنم؟

امضا شناسی


کسانی که به جهت عقربه های ساعت امضاء می‌کنند انسان‌های منطقی هستند


کسانی که بر عکس عقربه‌های ساعت امضاء می‌کنند دیر منطق را قبول می‌کنند و بیشتر غیر منطقی هستند


کسانی که از خطوط عمودی استفاده می‌کنند لجاجت و پافشاری در امور دارند


کسانی که از خطوط افقی استفاده می‌کنند انسان‌های منظّم هستند


کسانی که با فشار امضاء می‌کنند در کودکی سختی کشیده‌اند


کسانی که پیچیده امضاء می‌کنند شکّاک هستند


کسانی که در امضای خود اسم و فامیل می‌نویسند خودشان را در فامیل برتر می‌دانند


کسانی که در امضای خود فامیل می‌نویسند دارای منزلت هستند


کسانی که اسمشان را می‌نویسند و روی اسمشان خط می‌زنند شخصیت خود را نشناخته‌اند


کسانی که به حالت دایره و بیضی امضاء می‌کنند ، کسانی هستند که می‌خواهند به قله برسند


بی شک بیان مطالب افکار مختلف نشانه ی تائید آن نمی باشد


تولد بره ای با سر انسان! +عکس

ایسنا: وقوع چنین رویدادی یک واقعه عجیب و در عین حال بی‌سابقه است. درگزارش یکی از روزنامه‌های « ترکیه » آمده است که یک بره از یک گوسفند در یکی از روستاهای « ایزمیر » به دنیا آمد، اما زنده نماند. نکته جالب در تولد این بره مرده آن است که این حیوان صورت انسان دارد و باعث شد تا دامپزشکی که مسوولیت به دنیا آوردن آن را داشته باشد به شدت شوکه شود.

«ارهانالی بول» ـ دامپزشک مسوول ـ در مصاحبه‌ای با رسانه‌های دولتی ترکیه، خاطر نشان کرد: من برای زنده نگهداشتن مادر مجبور به عمل شدم. من پیش از این گوساله دو سر و چهار چشم و حتی پنج پا هم دیده بودم، اما تولد این بره با سر انسان بسیار غیر‌قابل باور است.

تولد بره ای با سر انسان! +عکس

وی یادآور شد: من احتمال می‌دهم که به دلیل ازدیاد و انباشت ویتامین A در بدن گوسفند مادر، این بره به چنین وضعی به دنیا آمده باشد.

گفتنی است، سال گذشته نیز در «زیمباوه» چنین بره‌ای به دنیا آمد و حتی چند ساعت نیز زنده ماند، اما به شدت باعث ترس و وحشت مردم روستایی شده بود.

فرماندار استان «ازمیر» نیز اضافه کرد: تولد این بره مرده با سر انسان بسیار دلهره‌آور و ترسناک است. تا به حال چنین چیزی را ندیده بودم، انگار که سر انسان بر روی بدن  بره‌ای باشد.

یه چند تا طنز نغز!!!!

توصیه بابام به من موقع رانندگی
سر کوچه ها یواش تر بپیچ ؛
شاید یکی بی شعورتر از تو پیدا شد که از اونور بیاد :|

.
.
اعتراف میکنم یه بار تو دانشگاه رفتم سمت دانشکده کشاورزی!
دیدم پشت دانشگاه یه مزرعه کوچیک گوجه فرنگیه...!
تا شروع کردم به خوردن یه دختره داد زد:
پروژه پایان ترممو نخور کصافط!!!


.
.
ملت از خونه زنگ میزنن بیرون غذا سفارش میدن،
من از بیرون زنگ میزنم خونه سفارش میکنم غذامو نخورن...

فیزیک خیلی آسونتر میشد، اگه به جای سیب، خود درخت رو نیوتن افتاده بود...!

.
.
جــاتون خـالــی یــه شــب رفتــیم یــه کبــابــی،
تـابـلــو بــزرگ زده بــود کـــه: ۱۰۰٪ گوسفـــندی
بعــد خوردن کبـاب فهمـــیدم منظـــورش
بــه مـــن بـــوده کـــه ۱۰۰٪ گوسفــــند بـــودم کـــه اونجــا رفتـــــم:(

.
.
ﺗﻌﺎﺭﻑ ﻛﻪ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ، ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻓﺪﺍﻯ ﺳﺮﺕ، ﻳﻪ ﺧﺎﻙ ﺑﺮ
ﺳﺮﺕ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺴﺘﺘﺮ ﻭ ﺑﺎﻟﻘﻮﻩ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ..!

.
.
آیا از خشکی پوست رنج می‌ برید ؟
خجالت نمی‌کشید ؟ اینم شد درد ؟!

.
.
صادقانه‌ترین تبلیغی که تو این چند سال دیدم بنر (Banner) شهرداریه ؛
که نوشته: هر شهروند؛ یک درخت!!!

.
.

میدونی لذت بخش ترین لحظه زندگی چیه ؟
وقتی یه عطسه میکنی از ته دل ، یعنی انگار ری استارت میشی !

قیمت معجزه

وقتی سارا دخترک هشت ساله ای بود، شنید که پدر ومادرش درباره برادر کوچکترش صحبت می کنند. فهمید برادرش سخت بیمار است و آنها پولی برای مداوای او ندارند. پدر به تازگی کارش را از دست داده بود و نمی توانست هزینه جراحی پرخرج برادر را بپردازد. سارا شنید که پدر آهسته به مادر گفت: فقط معجزه می تواند پسرمان را نجات دهد.
سارا با ناراحتی به اتاق خوابش رفت و از زیر تخت، قلک کوچکش را درآورد. قلک را شکست، سکه ها را روی تخت ریخت و آنها را شمرد، فقط 5 دلار.
بعد آهسته از در عقبی خانه خارج شد و چند کوچه بالاتر به داروخانه رفت. جلوی پیشخوان انتظار کشید تا داروساز به او توجه کند ولی داروساز سرش شلوغ تر از آن بود که متوجه بچه ای هشت ساله شود. دخترک پاهایش را به هم می زد و سرفه می کرد، ولی داروساز توجهی نمی کرد، بالاخره حوصله سارا سر رفت و سکه ها را محکم روی شیشه پیشخوان ریخت.
داروساز جا خورد، رو به دخترک کرد و گفت: چه می خواهی؟
دخترک جواب داد: برادرم خیلی مریض است، می خواهم معجزه بخرم.
داروساز با تعجب پرسید: ببخشید؟!!
دختـرک توضیح داد: برادر کوچک من، داخل سـرش چیزی رفته و بابایم می گویـد که فقط معجـزه می تواند او را نجات دهد، من هم می خواهم معجزه بخرم، قیمتش چقدر است؟
داروساز گفت: متاسفم دخترجان، ولی ما اینجا معجزه نمی فروشیم.
چشمان دخترک پر از اشک شد و گفت: شما را به خدا، او خیلی مریض است، بابایم پول ندارد تا معجزه بخرد این هم تمام پول من است، من کجا می توانم معجزه بخرم؟
مردی که گوشه ایستاده بود و لباس تمیز و مرتبی داشت، از دخترک پرسید: چقدر پول داری؟
دخترک پول ها را کف دستش ریخت و به مرد نشان داد. مرد لبخنـدی زد و گفت: آه چه جالب، فکـر می کنم این پول برای خرید معجزه برادرت کافی باشد!
بعد به آرامی دست او را گرفت و گفت: من می خواهم برادر و والدینت را ببینم، فکر می کنم معجزه برادرت پیش من باشد.
آن مرد ، دکتر آرمسترانگ فوق تخصص مغز و اعصاب در شیکاگو بود.
فردای آن روز عمل جراحی روی مغز پسرک با موفقیت انجام شد و او از مرگ نجات یافت.
پس از جراحی، پدر نزد دکتـر رفت و گفت: از شما متشکـرم، نجات پسرم یک معجـزه واقعـی بود، می خواهم بدانم بابت هزینه عمل جراحی چقدر باید پرداخت کنم؟

دکتر لبخندی زد و گفت: فقط 5 دلار

الحاق قوچان و درگز به خراسان شمالی در دستورکار است

محمد حسین انصاری‌مود امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در بجنورد اظهار کرد: تاکنون چندین نشست در استان برای بررسی این موضوع انجام شده است.

وی، سنخیت فرهنگی و جغرافیایی این شهرستان‌ها با خراسان شمالی را از زمینه‌های بررسی و الحاق این مناطق به استان عنوان کرد.

به گفته انصاری‌مود؛ در گذشته هم الحاق این شهرستان‌ها به خراسان شمالی در دستورکار بود که به خاطر فراهم نبودن شرایط انجام نشده است.

وی با اشاره به الحاق شهرستان‌های طبس، فردوس و قائن طی سنوات گذشته به خراسان جنوبی اظهار امیدواری کرد تا تصمیم‌گیری در مورد این الحاقات به استان نیز در یک فضای مناسب انجام و آنچه که به نفع مردم بوده، رقم بخورد.

به گزارش فارس، استاندار خراسان شمالی نیز در نشست شورای اداری روز گذشته بدون اشاره مستقیم به این موضوع، از اخبار خوش در مورد تقسیمات کشوری این خطه تا شهریور امسال خبر داده بود.

بی‌شک با الحاق قوچان و درگز به خراسان شمالی علاوه بر ارتقای سطح استان، شاهد اختصاص اعتبارات بیشتر به این استان خواهیم بود.

 قوچان در 120 کیلومتری و درگز در فاصله 240کیلومتری بجنورد، اکنون در جغرافیای استان خراسان رضوی قرار دارند.

خراسان شمالی واقع در شمال شرق کشور در 19مرداد 83 به عنوان بیست و نهمین استان تأسیس شده و اکنون دارای هشت شهرستان، 28 هزار کیلومتر مربع وسعت و 867 هزار نفر جمعیت است.

این استان مرزی پنجمین استان کشور بعد از استان‌های؛ اردبیل، قم، قزوین، و گلستان بوده که بعد از انقلاب اسلامی تاسیس شده است.


خبرگزاری فارس

سوتی

رسیدم توی کوچه مون ، دیدم یه خانومی داره ماشینش رو بین دوتا ماشین دیگه پارک می کنه.

جای پارک خیلی کم بود و بنده خدا حسابی کلافه شده بود.

وایستادم و فرمون دادم بهش ، « بیابیاااا، خب!حالا فرمون رو کامل برگردون!خوبه خوبه، خاموش کن»

بعدش هم بدون اینکه منتظر تشکر خانومه بشم راه افتادم برم

که دیدم خانومه صدا کرد و گفت دستت درد نکنه ، زحمت کشیدی!!!!

گفتم خواهش می کنم ، کاری نکردم.

گفت : دانشمند! من داشتم از پارک در می اومدم.

ازین سوتی های ضایع ندیم جلو خانومااا صلواااات .
 

ایمان با عمل

شاید ایمان با عمل،

همان روزه داریِ ِ  سربازان ِ سر ُپست باشد

روزه داری کارگران ساختمانی ،

خادمان نظافت و پاکیزگی شهر ،

پادوهای کارگاه ها و مغازه ها ،

رانندگان دائم السفر جاده های سوزان ترانزیت ،

نانوایان و کارگران کوره پزخانه...

.

.

یا همان همسایه ای که می گفت :

سه روز است افطار و سحر

نان و چای شیرین خورده ایم...

.

.

وگرنه

روزه داری

با دوساعت کاهش ساعت اداری ،

با بن رمضان و سبد کالا ،

با افطاری های رنگارنگ از بیت المال ،

هر روز مهمان یک نهاد دولتی و خصوصی بودن

ازانسان

" انسان " نمی سازد...



رسانه بهار

جایِ خدا

عارفی در زیر درختی در حال استراحت بود،  مردی از آنجا رد می شد، وقتی عارف را در حال استراحت دید، به سوی او رفت وفریادی بر سرش کشید وگفت : تو دیگر چه جور کافری هستی؟!
عارف گفت: چرا دشنام ونسبت ناروا به من می دهی، مگر من جز استراحت چه می کنم و چه خطایی از من سرزده که چنین بامن برخورد می نمایی؟!
مرد گفت: تو با گستاخی تمام پاهایت را به سمت مکه وقبله و خانه خدا دراز کرده ای و به همین دلیل داری  به خداوند توهین مینمایی...!
مرد دانشمند نفس راحتی کشیده و مجددا زیردرخت دراز کشید وآرام گفت:
«دوست من لطفا اگر می توانی ، مرا به طرفی بچرخان که خداوند در آن جا نباشد...»

مهمانی

روزهای خوبی در پیش است

قرار است برویم مهمانی...

.

.

نه اینکه فکر کنی من خودم را مهمان می دانم

نه

اما چند سطر بعد هر کسی را سر شوق می آورد

که مهمان این سفره باشد...

مهمانی مختلط است ...

درهم است

خوب و بد همه دعوتند...

فقط بگو لبیک!

آمدم!


رمضان

ای دوست ز رحمت دل اگاهم ده / در ماه دعا سیر الی اللهم ده
ماه رمضان و ماه مهمانی توست / در محفل مهمانی خود راهم ده
حلول ماه زولبیا بامیه !
ماه از زیر کار در رفتن به بهانه نیایش !
ماه خوردن ۴ وعده در ۲ وعده !
و ماه میهمانی خدا تو خونه های بنده خدا مبارک !!!

باز هم درسی از سهراب


سخت آشفته و غمگین بودم…

 به خودم می گفتم:بچه ها تنبل و بد اخلاقند

دست کم میگیرند

درس ومشق خود را…

باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم

 و نخندم اصلا

تا بترسند از من

و حسابی ببرند…

خط کشی آوردم،

درهوا چرخاندم...

 چشم ها در پی چوب، هرطرف می غلطید

مشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید !

اولی کامل بود،

دومی بدخط بود

بر سرش داد زدم...

سومی می لرزید...
خوب، گیر آوردم !!!
صید در دام افتاد
و به چنگ آمد زود...
دفتر مشق حسن گم شده بود
این طرف،
آنطرف، نیمکتش را می گشت
تو کجایی بچه؟؟؟
بله آقا، اینجا
همچنان می لرزید...
” پاک تنبل شده ای بچه بد ”
" به خدا دفتر من گم شده آقا، همه شاهد هستند"
” ما نوشتیم آقا ”

بازکن دستت را...
خط کشم بالا رفت، خواستم برکف دستش بزنم
او تقلا می کرد
چون نگاهش کردم
ناله سختی کرد...
گوشه ی صورت او قرمز شد
هق هقی کردو سپس ساکت شد...
همچنان می گریید...
مثل شخصی آرام، بی خروش و ناله

ناگهان حمدالله، درکنارم خم شد
زیر یک میز،کنار دیوار، 
دفتری پیدا کرد ……


گفت : آقا ایناهاش، 
دفتر مشق حسن
چون نگاهش کردم، عالی و خوش خط بود

غرق در شرم و خجالت گشتم

جای آن چوب ستم، بردلم آتش زده بود

سرخی گونه او، به کبودی گروید …..
صبح فردا دیدم

که حسن با پدرش، و یکی مرد دگر

سوی من می آیند...
خجل و دل نگران، 
منتظر ماندم من

تا که حرفی بزنند

شکوه ای یا گله ای، 
یا که دعوا شاید

سخت در اندیشه ی آنان بودم

پدرش بعدِ سلام، 
گفت : لطفی بکنید، 
و حسن را بسپارید به ما ”
گفتمش، چی شده آقا رحمان ؟؟؟

گفت : این خنگ خدا

وقتی از مدرسه برمی گشته

به زمین افتاده 
بچه ی سر به هوا، 
یا که دعوا کرده

قصه ای ساخته است

زیر ابرو وکنارچشمش،
متورم شده است

درد سختی دارد، 
می بریمش دکتر 
با اجازه آقا …….


چشمم افتاد به چشم کودک...

غرق اندوه و تاثرگشتم


منِ شرمنده معلم بودم

لیک آن کودک خرد وکوچک

این چنین درس بزرگی می داد

بی کتاب ودفتر ….


من چه کوچک بودم

او چه اندازه بزرگ

به پدر نیز نگفت

آنچه من از سرخشم، به سرش آوردم


عیب کار ازخود من بود و نمیدانستم

من از آن روز معلم شده ام ….

او به من یاد بداد  درس زیبایی را...

که به هنگامه ی خشم

نه به دل تصمیمی

نه به لب دستوری

نه کنم تنبیهی

***

یا چرا اصلا من 
عصبانی باشم

با محبت شاید،
گرهی بگشایم


با خشونت هرگز...

          با خشونت هرگز...

                   با خشونت هرگز...
 
آنگاه که غرور کسی را له می کنی، آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی، آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی، آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ، آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی، آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ، می خواهم بدانم، دستانت رابسوی کدام آسمان دراز می کنی تابرای خوشبختی خودت دعا کنی؟  
 سهراب سپهری

محمد مقدس

ماهی گیرو تاجر

یک تاجر آمریکایی نزدیک یک روستای مکزیکی ایستاده بود. در همان موقع یک قایق کوچک ماهیگیری رد شد که داخلش چند تا ماهی بود. از ماهی گیر پرسید: چقدر طول کشید تا این چند تا ماهی رو گرفتی؟

ماهی گیر گفت: مدت خیلی کمی.

تاجر : پس چرا بیشتر صبر نکردی که بیشتر ماهی بگیری.

ماهی گیر: چون همین تعداد برای سیر کردن خانواده ام کافی است.

تاجر: اما بقیه ی وقتت رو چی کار می کنی؟

ماهی گیر: تا دیروقت می خوابم. یه کم ماهی گیری می کنم .با بچه ها بازی می کنم بعد می رم توی دهکده و با دوستان شروع می کنیم به گیتار زدن. خلاصه مشغولیم به این نوع زندگی.

تاجر: من تو هاروارد درس خوندم و می تونم کمکت کنم.تو باید بیشتر ماهی بگیری.

اون وقت می تونی با پولش قایق بزرگتری بخری و با درآمد اون چند تا قایق دیگر هم بعدا" اضافه میکنی. اون وقت یه عالمه قایق برای ماهی گیری داری!

ماهی گیر: خوب بعدش چی؟

تاجر: به جای اینکه ماهی ها رو به واسطه بفروشی اونا رو مستقیما به مشتری ها میدی و برای خودت کار و بار درست می کنی... بعدش کارخونه راه می اندازی و به تولیداتش نظارت می کنی... این دهکده ی کوچک رو هم ترک میکنی و می روی مکزیکوسیتی! بعد از اون هم لوس آنجلس و از اونجا هم نیویورک ... اونجاست که دست به کارهای مهمتری می زنی..

ماهی گیر : این کار چقدر طول می کشه؟

تاجر : پانزده تا بیست سال.

ماهی گیر: اما بعدش چی آقا؟

تاجر:بهترین قسمت همینه. در یک موقعیت مناسب سهام شرکت رو به قیمت خیلی بالا می فروشی! این میلیون ها دلار برات سود داره.

ماهی گیر: خوب بعدش چی؟

تاجر: اون وقت بازنشسته می شی! می ری یه دهکده ی ساحلیه کوچیک! جایی که می تونی تا دیر وقت بخوابی! یه کم ماهی گیر کنی ! با بچه هات بازی کنی! بری دهکده و تا دیروقت با دوستات گیتار بزنی و خوش بگذرونی!

وحدتی

رونمایی!!!!

رونمایی از آخرین دستاورد وتکنولوژی  ورزشی در آستانه آغاز مسابقات جام رمضان92



محافظت از ساق های خود را به ما بسپارید.

..

..

.

.

.

.

.

.

.

..

.

.

.


چه غریبانه



چه غریبانه ایستاده ای پدر...
نگاهت خشک شد به در ...
نمیایند نایست ...
چندبار بگویم تا یادت بماند که دیگر فرزندانت پا در حیاط این خانه نمی گذارند
چقدر بگویم از در قهوه ای رنگ  این باغ تو نمی یاند
تو هرجمعه کت مخمل خود را می پوشی ,عصای مهمانی ات را برمی داری می ایستی در جلوی جاده ی به ظاهر برای تو طولانی
.
.
.
.
تو هر روز می گویی فرش قرمز پهن کنید که اگر ...
فرش پهن کردیم ولی انقدر نیامدند تا سپید شد
مثل موهایی که تو سپید کردی برای اینکه ان ها تنها نباشند و حال خود تنهایی

خواص گیاه آلوئه ورا

 خواص آلوئه ورا آلوورا آلوئه ورا

 

آلوئه ورا ( آلوورا ):

آلوئه ورا ( آلوورا ) یا صبر زرد گیاهی است علفی و چند ساله با برگ‌های ضخیم، گوشتی و دراز. حاشیه‌ برگ‌های آن کمی پیچ و خم‌دار و دارای تیغ است. گل‌های آن‌ به‌صورت خوشه‌ای زیبا در انتهای محور ساقه گل‌دار و به رنگ سبز مایل به زرد قرار دارند.

 

آلوئه ورا خاص مناطق آفریقایی است که به آن زنبق بیابانی یا صحرایی هم می‌گویند. در برخی کشورها با نام‌هایی چون «گیاه جاودانگی»، «گیاه دارویی»، «گیاه ملکه» و … نامیده می‌شود.

نخستین بار مصری‌ها  گیاه آلوئه ورا ( آلوورا )را برای درمان زخم‌ها، سوختگی‌ها و عفونت‌ها به کار می‌گرفتند. پس از آنها یونانی‌ها، اسپانیایی‌ها و آفریقایی‌ها به شیوه‌ها و منظورهای مختلف از  گیاه آلوئه ورا ( آلوورا ) استفاده می‌کردند.

 

ترکیبات مهم گیاه آلوئه ورا ( آلوورا )

گیاه آلوئه ورا ( آلوورا ) حاوی مشتقات هیدروکسی آنتراسن از جمله آلوئین‌های A2وB به میزان ۴۰- ۲۵درصد کل ترکیبات و مشتقات کرومون از جمله آلوئه رزین ۲A، B وC است.

ترکیبات مهم دیگر گیاه آلوئه ورا ( آلوورا ) شامل قندها از جمله: گلوکز، مانوز و سلولز، آنزیم‌ها از جمله: اکسیداز، آمیلاز و کاتالاز، همچنین ویتامین‌هایی نظیر: B1، B2، B6، C، E و اسید فولیک و مواد معدنی مانند: کلیسم، سدیم، منیزیم، روی، مس و کروم می‌باشند.

 

 خواص آلوئه ورا آلوورا آلوئه ورا

 

مرور کلی بر خواص دارویی گیاه آلوئه ورا ( آلوورا ):

آلوئه ورا ( آلوورا ) از نظر طب قدیم ایران گرم و خشک است و شیرابه آن به مصرف طبی می‌رسد.

 

۱)آلوئه ورا تقویت‌کننده بدن است.

۲)آلوئه ورا یبوست را برطرف می‌کند و روده‌ها را تمیز می‌کند.

۳)آلوئه ورا برای معالجه آسم مفید است.

۴) آلوئه ورا سوء‌هاضمه را برطرف می‌کند.

۵) آلوئه ورا در معالجه صرع مفید است.

۶) آلوئه ورا خون را تصفیه می‌کند.

۷) برای برطرف کردن خارش ناشی از گزیدگی حشرات شیرابه آلوئه ورا را روی پوست بمالید.

8 ) اگزما را درمان می‌کند.

۹)آلوئه ورا برای معالجه اسهال خونی مفید است.

۱۰) برای رفع ریزش مو، شیرابه آلوئه ورا به سر مالیده و موها را با آن ماساژ دهید.

۱۱) بیماری کبدی را برطرف می‌کند.

۱۲) برای التیام زخم‌ها شیرابه آلوئه ورا روی زخم بمالید.

۱۳) صبر زرد (آلوئه ورا )بهترین کرم مرطوب‌کننده است برگ‌ها را بشکنید و ژله آن‌را به پوست بمالید.

۱۴) مبتلایان به بیماری قند می‌توانند با مصرف اآلوئه ورا قند خون خود را کنترل کنند.

۱۵) برای شستن چشم و زخم‌ها شیرابه آلوئه ورا را با آب مخلوط کرده و استفاده کنید.

 

 خواص آلوئه ورا آلوورا آلوئه ورا

 

آلوئه ورا گیاهی فوق العاده برای رویش مو

 

آلوئه ورا :یکی از راههای کنترل و درمان کم پشتی موی سر استفاده از آلوئه ورا  است. بسیاری از مردم از محصوالات گوناگونی که حاوی آلوئه ورا می‌باشد برای ضخیم شدن مو و سلامت آن استفاده می‌کنند که یکی از روشها استفاده از ژل آلوئه ورا می‌باشد.

آلوئه ورا حاوی آنزیمهایی است که عامل محرکی برای تولید و رشد موهای جدید هستند، مکانیسم عملکرد آن بگونه ای است که سرعت جریان گردش خون را افزایش داده بنابراین پاپیلای پوستی (زائده بافتی ریشه موی سر) را فعال نموده و سبب افزایش تغذیه فولیکولهای مو می‌گردد.

همچنین به علت خواص ضد باکتری و قارچی که آلوئه ورا ( آلوورا ) دارد مانع از ایجاد شوره سر می‌گردد.

 گیاه آلوئه ورا ( آلوورا ) برای کنترل عفونت های قارچی مثل بیماری کچلی نیز مفید است.


طریقه  استفاده از آلوئه ورا ( آلوورا ) برای پوست :

طریقه استفاده از آلوئه ورا : ژل گیاه را بعد از برداشتن برشی از برگ ، کندن پوست سبز آن روی پوست بمالید ، بلافاصله ژل جذب پوست می شود و یا ژل را روی پوست صورت ماسک کنید . در حالت درد می توانید ژل را روی قسمت متورم و یا دردناک با پارچه ای ببندید و سپس اعجاز آن را مشاهده کنید .

طریقه نگهداری آلوئه ورا ( آلوورا ):

برگ را بعد از برش داخل کاغذ پیچیده و در قسمت پایین یخچال نگهداری نمائید .

 

توجه :مادرانی که در زمان شیردهی هستند از این ژل استفاده ننمایند چون امکان تلخ شدن شیرشان وجود دارد .


طرز تهیه شربت آلوئه ورا

روش اول طرز تهیه شربت آلوئه ورا  :


ژل شفاف ( شسته شده ) جدا شده از یک برگ عصاره


1 عدد لیموترش تازه و یا کنسانتره پرتغال


6 - 5 قاشق غذا خوری عسل


4 لیوان آب


 تمام مواد را درون مخلوط کن ریخته و بـه مدت 2 دقیـقه میکس کنید تا مخلوط یکدست شود. سپس چند تکه یخ به شربت آماده شده اضافه کرده و یا شربت آلوئه ورا را به مدت 2 ساعت دریخچال قراردهید تا کاملا خنک شود و سپس میل نمایید.
درصورتیکه مایل بودید شربت آلوئه ورا مطبوع تر پالپ دار( به همراه قطـعات کوچک ژل ) تهیه نمایید ، می تـوانید 5 سانتیمتر ژل آلوئه ورا را به قطعات 2 × 2 میلیمتربریده و آنها را به شربت آماده بیفزایید.

روش دوم طرز تهیه شربت آلوئه ورا :

عصاره لیموترش ، عسل و آب را درون میکسربا هم مخلوط کرده ، سپـس ژل جـدا شده از بـرگ آلوئه ورا کـه قبلا به قطـعات کـوچک بریده و یا ساطـوری شـده را به مخـلوط حاصل بیفزایید و خنک میل نمایید .


سایت آسمان