یادگارمن
یادگارمن

یادگارمن

حلقه زدن اشک تو چشمای شما




** قند خون مادر بالاست ، دلش اما همیشه ( شور ) می زند برای ما . . .

** اشکهای مادر ، مروارید شده است در صدف چشمانش دکترها اسمش را گذاشته اند آب مروارید !
** حرفها دارد چشمان مادر ؛ گویی زیرنویس فارسی دارد !
** دستانش را نوازش می کنم ؛ داستانی دارد دستانش . .
** وقتی پشت سر پدرت از پله ها میای پایین و میبینی چقدر آهسته میره میفهمی پیر شده !
** وقتی داره صورتش رو اصلاح میکنه و دستش میلرزه ، میفهمی پیر شده !
** وقتی بعد غذا یه مشت دارو میخوره ، میفهمی چقدر درد داره اما هیچ چی نمیگه . . .
** وقتی میفهمی نصف موهای سفیدش به خاطر غصه های تو هستش دلت میخواد بمیری . . .
** تو ۱۰ سالگی : ” مامان ، بابا عاشقتونم ” تو ۱۵ سالگی : ” ولم کنین ” تو ۲۰ سالگی : ” مامان و بابا همیشه میرن رو اعصابم ” تو ۲۵ سالگی : ” باید از این خونه بزنم بیرون ” تو ۳۰ سالگی : ” حق با شما بود ” تو ۳۵ سالگی : “ میخوام برم خونه پدر و مادرم ” تو ۴۰ سالگی : ” نمیخوام پدر و مادرم رو از دست بدم ! ” تو هفتاد سالگی : ” من حاضرم همه زندگیم رو بدم تا پدر و مادرم الان اینجا باشن . . .
** بیاید ازهمین حالا قدر پدرو مادرامونو بدونیم . . . از اعماق وجودم اعتقاد دارم که هر روز،روزتوست...
** سلامتیه اون پسری که . . . ۱۰ سالش بود باباش زد تو گوشش هیچی نگفت . . . ۲۰ سالش شد باباش زد تو گوشش هیچی نگفت . . . ۳۰ سالش شد باباش زد تو گوشش زد زیر گریه . . . باباش گفت چرا گریه میکنی ؟ گفت : آخه اونوقتا دستت نمیلرزید . . .
** آدما تا وقتی کوچیکن دوست دارن برای مادرشون هدیه بخرن اما پول ندارن . . . وقتی بزرگتر میشن ، پول دارن اما وقت ندارن . . . وقتی هم که پیر میشن ، پول دارن وقت هم دارن اما . . . مادر ندارن . . .
** پدرم ، تنها کسی است که باعث میشه بدون شک بفهمم فرشته ها هم میتوانند مرد باشند !
** سرم را نه ظلم می تواند خم کند ، نه مرگ ، نه ترس ، سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم می شود مادرم . . .
** شرمنده می کند فرزند را ، دعای خیر مادر ، در کنج خانه ی سالمندان . . .
** خورشید هر روز دیرتر از پدرم بیدار می شود اما زودتر از او به خانه بر می گردد . . .
** به سلامتیه مادرایی که با حوصله راه رفتن رو یاده بچه هاشون دادن ، ولی تو پیری بچه هاشون خجالت میکشن ویلچرشونو هل بدن !

نظرات 1 + ارسال نظر
توحیدی شنبه 16 آذر 1392 ساعت 20:35

سلام سید عزیز و دوست داشتنی*لذت بردم از متن بسیار آموزنده و تکان دهنده ای که نوشتین.با اجازتون برا175نفر از همکارا و دانش اموزام فرستادم.روح مادرتون شاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد