-
توکل بر خدایت کن
چهارشنبه 13 اسفند 1393 16:04
توکل بر خدایت کن، کفایت میکند حتما اگر خالص شوی با او، صدایت میکند حتما اگر بیهوده رنجیدی، از این دنیای بی رحمی به درگاهش قناعت کن، عنایت میکند حتما دلت درمانده میمیرد، اگر غافل شوی از او به هر وقتی صدایش کن، حمایت میکند حتما خطا گر میروی گاهی، به خلوت توبه کن با او گناهت ساده میبخشد، رهایت میکند حتما به لطفش شک نکن...
-
ﺳﺮﻋﺖ ﺁﻫﻮ
سهشنبه 12 اسفند 1393 16:52
ﺳﺮﻋﺖ ﺁﻫﻮ 90 ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮ ﺩﺭ ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺳﺮﻳﻌﺘﺮﻳﻦ ﺷﯿﺮ 57 ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮ ﺩﺭ ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺍﻏﻠﺐ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺁﻫﻮ ﻃﻌﻤﻪ ﯼ ﺷﯿﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ ﭼﺮﺍ؟؟؟ ﺁﻫﻮ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻓﺮﺍﺭ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺷﮑﺎﺭ ﺷﯿﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ ﺷﯿﺮ ﺿﻌﯿﻒ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ . ﺗﺮﺱ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺷﮑﺎﺭ ﺷﺪﻥ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻨﺠﺶ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﺵ ﺑﺎ ﺷﯿﺮ ﻣﺪﺍﻡ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ...
-
از ته دلت بخون
یکشنبه 10 اسفند 1393 13:42
گفتم گرفتارم خدا گفتی که آزادت کنم گفتم گنه کارم خدا گفتی که عفوت میکنم گفتم خطا کارم خدا گفتی که می بخشم خطا گفتم جفا کارم خدا گفتی وفایت میدهم گفتم صدایت میکنم گفتی جوابت می دهم گفتم ز پا افتاده ام گفتی بلندت میکنم گفتم نظر بر من نما گفتی نگاهت می کنم گفتم بهشتم می بری؟ گفتی ضمانت می کنم گفتم که ادعونی بگم گفتی...
-
زندگی هم با تبسم زنده است.....
چهارشنبه 6 اسفند 1393 08:53
بشکنیم این شیشه صدرنگ را این تغافل خانهء نیرنگ را آسمان دوستی آبی تر است شب دراین آیینه مهتابی تراست من نمیگویم کسی بی دردنیست هرکسی دردی ندارد مرد نیست لیک میگویم که فصل سوختن آب را هم میتوان آموختن خنده ها را میتوان تقسیم کرد گریه ها را میتوان ترمیم کرد گر خطر میبارد ازاین فصل سرد دوستی را باید اول بیمه کرد عشق با...
-
درس مدیریتی
دوشنبه 4 اسفند 1393 08:41
یک درس مدیریتی کنترل خشم از خاطرات مارگارت تاچر : وقتی جوان بودم قایق سواری را خیلی دوست داشتم,یک قایق کوچک هم داشتم که با آن در دریاچه قایق سواری میکردم و ساعت های زیادی را آنجا در تنهایی میگذراندم. شبی بدون آنکه به چیز خاصی فکر کنم نشستم و چشم هایم رابستم.شب خیلی قشنگی بود.در همین زمان قایق دیگری به قایق من برخورد...
-
نماز چوپان
شنبه 2 اسفند 1393 08:19
ﺷﺨﺼﯽ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺷﺨﺼﯽ ﺍﺵ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ . ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺫﺍﻥ ﻇﻬﺮ ﺗﻮﯼ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺟﺎﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺷﻬﺮ، ﺭﻭﯼ ﺗﭙﻪ ﺍﯼ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻥ ﻫﻢ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﭼﺮﺍ . ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺭﺳﺎﻧﺪ . ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﻣﻮﺟﺐ ﺷﺪﻩ ﺗﺎ ﻧﻤﺎﺯﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺩﺍ ﮐﻨﯽ . ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ...
-
ﺩﻳﻮﺍﺭ ﺷﻴﺸﻪ ﺍﻱ
چهارشنبه 29 بهمن 1393 15:39
ﺭﻭﺯﻱ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﻱ ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﺟﺎﻟﺒﻲ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩ ... ﺍﻭ ﺁﮐﻮﺍﺭﻳﻮﻣﻲ ﺷﻴﺸﻪ ﺍﻱ ﺳﺎﺧﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺩﻳﻮﺍﺭﻱ ﺷﻴﺸﻪ ﺍﻱ ﺩﻭ ﻗﺴﻤﺖ ﮐﺮﺩ ﺩﺭ ﻳﮏ ﻗﺴﻤﺖ ﻣﺎﻫﻲ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺎﻫﻲ ﮐﻮﭼﮑﻲ ﮐﻪ ﻏﺬﺍﻱ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪ ﻱ ﻣﺎﻫﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﻮﺩ..! ﻣﺎﻫﻲ ﮐﻮﭼﮏ ﺗﻨﻬﺎ ﻏﺬﺍﻱ ﻣﺎﻫﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻏﺬﺍﻱ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻧﻤﻲ ﺩﺍﺩ ... ﺍﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻣﺎﻫﻲ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺑﻪ ﻃﺮﻓﺶ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩ،...
-
من زندگی خودم را میکنم .....
جمعه 24 بهمن 1393 21:11
من زندگی خودم را میکنم و برایم مهم نیست چگونه قضاوت میشوم . چاقم,لاغرم,قد بلندم,کوتاه قدم,سفیدم,سبزه ام همه به خودم مربوط است مهم بودن یا نبودن رو فراموش کن روزنامه ی روز شنبه زباله ی روز یکشنبه است زندگی کن به شیوه خودت با قوانین خودت با باورها و ایمان قلبی خودت مردم دلشان می خواهد موضوعی برای گفتگو داشته باشند...
-
به کجا خواهیم شد؟
سهشنبه 21 بهمن 1393 07:37
روزى حضرت عیسى (ع) از صحرایى میگذشت. در راه به عبادتگاهى رسید که عابدى در آنجا زندگى میکرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد. در این هنگام جوانى که به کارهاى زشت و ناروا مشهور بود از آنجا گذشت. وقتى چشمش به حضرت عیسى (ع) و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند و همان جا ایستاد و گفت: «خدایا من از کردار زشت خویش...
-
تفاوت طرز فکر زنها و مرد ها
یکشنبه 19 بهمن 1393 22:57
تفاوت طرز فکر زنها و مرد ها سالگرد ازدواج زن :عزیزم امیدوارم همیشه عاشق بمانیم وشمع زندگیمان نورانی باشد.مرد: عزیزم کی کیک می خوریم؟ روز زن زن :عزیزم مهم نیست هیچ هدیه ای برام نخریدی یک شاخه گل کافیه مرد:خوشحالم تو رو انتخاب کردم آشپزی تو عالیه عزیزم(شام چی داریم؟) روز مرد زن:وای عزیزم اصلا قابلتو نداره کاش می تونستم...
-
عاشقم.....
جمعه 17 بهمن 1393 18:42
عاشقم..... اهل همین کوچه ی بن بست کناری ، که تو از پنجره اش پای به قلب منِ دیوانه نهادی ، تو کجا ؟ کوچه کجا ؟ پنجره ی باز کجا ؟ من کجا ؟ عشق کجا؟ طاقتِ آغاز کجا ؟ تو به لبخند و نگاهی ، منِ دلداده به آهی ، بنشستیم تو در قلب و منِ خسته به چاهی...... گُنه از کیست ؟ از آن پنجره ی باز ؟ از آن لحظه ی آغاز ؟ از آن چشمِ گنه...
-
با تو هستم سهراب ..
چهارشنبه 15 بهمن 1393 15:35
با تو هستم سهراب .. تو که گفتی: گل شبدر چه کم از لاله عاشق دارد؟ راست می گویی تو ! چه تفاوت دارد قفس تنگ دلم .. خالی از کس باشد؟ یا به قول تو پر از ناکس و کرکس باشد ؟ من نه تنها چشمم .. واژه را هم شستم .. فکـــر را .. خــاطــره را .. خــواب یــک پــنــجــره را .. زیر باران بردم .. چتر ها را بستم .. من به این مردم شهر...
-
خنده دوای ماست
سهشنبه 14 بهمن 1393 16:34
بسه بیامنوتو کم ناز کنیم واسه عشق آواز کنیم بیا تا از نو بسازیم واسه هم پروازکنیم بیا به جای غصه خوردن دلامونو تازه کنیم بشینیم زیر نور مهتاب دعا واسه ماه کنیم اگه دلی گرفته داری که نباید گریه کنی باید از خودش بخوای به خود خدا تکیه کنی بخدا، بخدا تکیه کنی بعضی روزا که تو لکی غصه میخوری الکی نمی دونی برای چی حتی نمی...
-
چند عادت غذایی درست ومفید
سهشنبه 14 بهمن 1393 16:21
چند عادت غذایی درست ومفید ۱-روز رابامیوه شروع کنیم ۲-بگذاریم چای ما اندکی خنک شود ۳-قندهایمان را ریز کنیم ۴-بانوشابه قهرکنیم ۵-برنج مان را ابکش نکنیم ۶-نان سفیداستفاده نکنیم ۷-باروغن جامد خداحافظی کنیم ۸-سیروپیازرو دربرنامه غذاییمان بگنجانیم ۹-اب زیاد بخوریم ۱۰-چیپس نخوریم ۱۱-ماهی بخوریم ۱۲-باکالباس وسوسیس سرسنگین...
-
خلیج ایرانی.........
شنبه 11 بهمن 1393 19:18
خلیج مرا گر بخوانی عرب .. اگر حد خود را ندانی عرب .. اگر قصد توهین به ایران کنی .. خیال اهانت به شیران کنی .. به خون شهیدان ایران قسم .. به هرذره از خاک ایران قسم .. به چشم تر مادران دلیر .. پدرهای با غیرت همچو شیر .. به کوه دماوند و الوند مان .. به زاینده رود و به اروند مان .. به تاریخ و فرهنگ پر افتخار .. به ایران...
-
ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ........
جمعه 10 بهمن 1393 09:07
ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﻣﺎﻥ ﺳﺮﺩ ﺑﻮﺩ ﺗﻬﯿﻪ ﯼ ﻧﻔﺖ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺩﺭﺩ ﺑﻮﺩ ﯾﮏ ﭼﺮﺍﻍ ﻭﺍﻟﻮﺭﻭ ﯾﮏ ﮔﺮﺩ ﺳﻮﺯ ﺯﯾﺮ ﮐﺮﺳﯽ ﺑﺎ ﻟﺤﺎﻓﯽ ﺩﺳﺖ ﺩﻭﺯ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺩﻭﺭ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻥ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﻣﯿﺎﺳﻮﺩﻥ ﻫﻤﻪ ﺭﻭﯼ ﺳﻔﺮﻩ ﻟﻘﻤﻪ ﻧﺎﻧﯽ ﺗﺎﺯﻩ ﺑﻮﺩ ﺭﻭﯼ ﺧﻮﺵ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺑﻮﺩ ﻋﻤﺮ ﺑﻌﻀﯽ ﺩﺭ ﺻﻒ ﮐﭙﺴﻮﻝ ﺭﻓﺖ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﻫﻢ ﺩﺭﺻﻒ ﻧﺎﻣﺮﺩ ﻧﻔﺖ ﮔﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺩ ﺯﻥ ﻧﺎﻣﺮﺩ ﺑﻮﺩ ﺻﺪ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺑﯿﻦ ﺯﻥ ﺗﺎ ﻣﺮﺩ ﺑﻮﺩ ﺁﻥ ﻗﺪﯾﻤﺎ...
-
دل که تنگ است کجا باید رفت؟
چهارشنبه 8 بهمن 1393 08:58
دل که تنگ است کجا باید رفت؟ به در و دشت و دمن؟ یا به باغ و گل و گلزار و چمن؟ یا به یک خلوت و تنهایی امن دل که تنگ است کجا باید رفت؟ پیرفرزانه من بانگ برآورد که این حرف نکوست، دل که تنگ است برو خانه دوست... شانه اش جایگه گریه تو سخنش راه گشا بوسه اش مرهم زخم دل توست عشق او چاره دلتنگی توست.. دل که تنگ است برو خانه...
-
ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﻲ ﺯﻳﺒﺎﺳﺖ
سهشنبه 7 بهمن 1393 09:26
مادری پیر مرا، نکته ای زیبا گفت! از بد دنیا گفت! گفت طاووس مشو که به عیبت خیزند، گر شوی شعله شمع، زیر پایت ریزند! گفت: پروانه مشو، که به سرگردانی، لای انگشت کتاب، سالها میمانی! نه زمین باش نه خاک، که تو را خوار کنند، وانگهی ذهن تو را، پر ز مرداب کنند! آسمان باش که خلق، به نگاهت بخرند! وز پی دیدن تو، سر به بالا ببرند....
-
کجا حاجی ؟
یکشنبه 5 بهمن 1393 09:45
کجا حاجی ؟ دمادم حجّ ، دمادم در پی معبود می گردی !! خدا در کوچه های شهر ما شاید تو را جوید ... ... و یا شاید بهشتی را که عمری در پی اش هستی ؛؛؛ درون کفش های پاره ی یک کودکی باشد ... !!! بیا حاجی ؛؛ بیا ... حَجَّت قبولِ حضرتِ ایزد !! ولی من کعبه را در سفره ی بی نانِ آن پیرِ زنی دیدم ،، که از درد دو پایش شب ندارد خواب...
-
خدا وقتی نخواهد
شنبه 4 بهمن 1393 09:11
خدا وقتی نخواهد عمر دنیا سر نخواهد شد، گلوی خشک صحرایی به باران تر نخواهد شد، و تا وقتی نخواهد برگی از کاجی نمی افتد.. و باغی از هجوم داس ها پر پر نخواهد شد، خدا وقتی نخواهد دانه ای کوچکتر از باران، گلی بالا رونده مثل نیلوفر نخواهد شد.. و کرم کوچکی ...پروانه ای زیبا نخواهد شد... خدا وقتی بخواهد غیر ممکن میشود ممکن......
-
همسران رؤسای جمهور ایران
پنجشنبه 2 بهمن 1393 16:27
صاحبه عربی اطلاعات چندانی از خانم «صاحبه عربی» و فرزندانش در فضای مجازی منتشر نشده است؛ به نحوی که در برخی از گزارشهای خبری در مورد خانواده حسن روحانی در دوران انتخاب نیز، به این موضوع اشاره شده است. اما بر اساس آنچه در کتاب خاطرات حسن روحانی نوشته شده «صاحبه در سال 1333 در سرخهی سمنان در یک خانواده مذهبی و سنتی...
-
زمین وزمان
پنجشنبه 2 بهمن 1393 15:29
بگذار زمــان روی زمین بند نباشد حافظ پی اعطای ســـمرقند نباشد بگذارکه ابلیس دراین معرکه یک بار مطــرود ز درگــــاه خداوند نبـاشد بگذار گنــاه هـــوس آدم و حــــوّا بر گردن آن ســـیب که چیدند نباشد مجنون به بیابان زد و لیلا... ولی ای کاش این قصـــه همــان قصه که گفتند نباشد ای کاش عذاب نرسیدن به نگاهـــت آن وعده ی...
-
چند دروغ ساده؛
دوشنبه 29 دی 1393 15:53
بیا گاهی به خودت دروغ بگو... چند دروغ ساده؛ مثل: من خوبم... آرامم، خوشحالم... بیا گاهی اشتباه کن، اشتباه بنویس... خواهر، خواستن، خواهش را بدون "واو" بنویس... ترس را با هر "ط/ت" که دوست داشتی بنویس... و ببین که آب از آب تکان نمی خورد! که زندگی راه خودش را می رود! که چرخ زندگی با اشتباه تو نمی ایستد!...
-
سر آستین
جمعه 26 دی 1393 20:59
شاهزاده خانمی بود که علاقه بسیاری به لباس داشت. او تعداد زیادی لباس زیبا در جنس، طرح و رنگ مختلف داشت. هر یک از این لباسها منحصراً برای او طراحی و دوخته شده بود. شاهزاده خانم یک تیم ماهر از خیاطان مخصوص خود داشت. یک روز شاهزاده به سرخدمتکار خود گفت: «بیشتر لباس های من از قسمت سرآستین دست راست، لکهدار و کثیف...
-
ﺍﮔﺮ.........
پنجشنبه 25 دی 1393 22:29
ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﺵ.. ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﺭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﺒﯿﻨﯽ! ﺍﮔﺮ ﻋﺸﻖ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﻋﺸﻖ ﺑﻮﺭﺯ... ﺍﮔﺮ ﺻﺪﺍﻗﺖ ﻣﯿﺨﻮاهی ﺭﺍﺳﺘﮕﻮ ﺑﺎﺵ... ﺍﮔﺮ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭ... ﺩﻧﯿﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺟﺰ ﭘﮋﻭﺍﮎ ﻧﯿﺴﺖ! یادمان باشد.. زندگی انعکاس رفتار ما است! انعکاس من بر من.. پس حواسمان باشد بهترین باشیم تا بهترین دریافت کنیم! می گویند برای کلبه کوچک همسایه ات چراغی...
-
گودزیلا
چهارشنبه 24 دی 1393 20:06
مربی مهدکودک میخواست چکمه های یه بچروپاش کنه ولی چکمه ها پای بچه نمیرفت بعدازکلی فشارو خم و راست شدن چکمه ها رو پای بچه میکنه و یه نفس راحت میکشه که بچه میگه این که لنگه به لنگست! مربی با هزار بار فشار و اینور و اونور شدن بلاخره بوتهای تنگ رو یکی یکی از پای بچه درآورد و این بار دقیق و درست پای بچه کرد که لنگه به لنگه...
-
زندگی
سهشنبه 23 دی 1393 11:13
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻠﺒﻪ ﯼ ﺩﻧﺠﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﻘﺸﻪ ﺧﻮﺩ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺗﺎ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ .... ﮔﺎﻩ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻋﺠﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻬﯽ ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ . ﮔﺎﻩ ﺧﺸﮏ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻬﯽ ﺷﺮ ﺷﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺮﺩ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ ﻣﺮﮒ ﺑﻪ ﺷﻔﺎﺑﺨﺸﯽ ﯾﮏ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺣﺎﻟﺖ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻥ ﻗﻮﺱ ﻭ ﻗﺰﺡ ﻫﺎﯼ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻥ ﮔﻞ ﺳﺮﺧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺑﻮﯾﯽ ﯾﮏ...
-
روزگاری خانه هامان سرد بود
دوشنبه 22 دی 1393 19:28
روزگاری خانه هامان سرد بود تهیه ی نفت زمستان درد بود یک چراغ والورو یک گرد سوز زیر کرسی با لحافی دست دوز خانواده دور هم بودن همه در کنار هم میاسودن همه روی سفره لقمه نانی تازه بود روی خوش در خانه بی اندازه بود عمر بعضی در صف کپسول رفت بعضیا هم درصف نامرد نفت گر برای مرد زن نامرد بود صد تفاوت بین زن تا مرد بود آن قدیما...
-
آواز قو
یکشنبه 21 دی 1393 10:14
میدونید آواز قو چیه؟ قو ﭘﺮﻧﺪه ی ﺯﯾﺒﺎییست ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺗﮏ ﻫﻤﺴﺮﯼ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﻋﻤﺮ ﺑﻪ ﺳﻤﺒﻞ ﻋﺸﻖ ﻭ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭﯼ ﺩﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻓﺮﻫﻨﮕﻬﺎ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ. ﺍﻣﺎ ﻧﮑﺘﻪ ﻣﺘﻤﺎﯾﺰ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻪ ﺍﺯ ﻏﺎﺯﯾﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺮﮒ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ،ﻗﻮﻫﺎ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﻋﻤﺮ ﺧﻮﺩ ﻫﯿﭻ ﺻﺪﺍﯾﯽ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﺗﻨﻬﺎﺩﺭ ﻧﺰﺩﯾﮑﯽ ﻟﺤﻈﺎﺕ ﻣﺮﮒ، ﺑﻪ ﮔﻮﺷﻬﺎﯼ ﺩﻧﺞ ﭘﻨﺎﻩ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﺁﻭﺍﺯﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻪ...
-
با عشق رنگ بزنید...
شنبه 20 دی 1393 10:25
تونل هابه ما آموختندکه حتی دردل سنگ هم راهی برای عبورهست تونل ها راست میگویند ؛ راه است ، حتی از دلِ سنگ! " آنجا که راه نیست ، خداوند راه را می گشاید... " دیدی نانوا چطور خمیر نان سنگک را پهن می کند و درون تنور می گذارد... چه اتفاقی می افتد؟! خمیر به سنگها می چسبد! اما نان هرچه پخته تر می شود، از سنگها جدا...